مهمترین اصل فرزندپروری و راهنمای والدین از دکتر بکی کندی
مدتها بود به عنوان مشاور و کوچ والدین و نوجوانان پیگیر موضوعی با عنوان مهمترین اصل فرزندپروری بودم. اکثر والدین دنبال راهنماییهایی هستند تا بتوانند عملکرد خود را در تربیت فرزند بهبود دهند. برخی والدین هم طبق روال قبل و مثل همیشه کاری به روش های نوین فرزندپروری ندارند. اما پدرومادرانی مثل شما که در حال خواندن این مطلب هستید مطمئنن جزء درصد کمی هستید که واقعا پیگیر بهترین راههای ممکن هستند. والدینی که در پی یافتن مهمترین اصل فرزندپروری میباشند میتوانند به این اصول پی ببرند. دکتر بکی کندی روانشناسی هست که در این مورد مطلب بسیار مهمی را برای والدین دغدغهمند دارد.
دوست داشتم این مطلب را برای والدین و پدرومادرهایی که بطور جدی پیگیر اصول هستند، این ویدیو را با آنها به اشتراک بگذارم. خانم دکتر بکی کندی از مهمترین اصل فرزندپروری در دنیای پرآشوب امروز میگوید که شاید بتواند اثر مثبتی در روابط والدین و نوجوانشان بگذارد. جریانی را توضیح میدهد که بنا به فرهنگ خودِ ما نیز بطور تکرار در خانوادهها شاهدش هستیم. اگر والدین طرز فکری رو بهرشد داشتهباشند، عملکردش را در مدت کوتاهی خواهند دید. روابطشان با نوجوان خود بهبود میدهند و جلوتر که میروند، همکاری و همدلی بیشتری بین خودشان احساس میکنند.
مهمترین اصل فرزندپروری از نظر دکتر بکی کندی
خانم کندی اعتقاد بسیار زیادی به یک موضوع حیاتی در روابط بین والدین و فرزندان دارد. اگر بتوانیم به تنهایی روی همین موضوع کار کنیم بسیاری از مشکلات نوجوانان نیز حل خواهد شد. حتی از مشکل بودن آن نیز میگوید. مشکل از آن جهت که در ابتدا ممکن است برای تنظیم خودمان با موضوع به چالش بخوریم. تنش بین ما و فرزندمون ایجاد شود. اما در نهایت میتواند نتیجهای که خواهد داشت کسب دستاورد بسیار بزرگی در زندگی خانوادگی و آیندهی فرزندمان است. یک جایی از این سخنرانی در مورد همین موضوع خیلی قشنگ مطلب را باز میکند که در پایین نقل و قولش را آوردهایم:
“”وقتی یکی از والدین از من میپرسد” من باید روی کدام استراتژی فرزندپروری باید تمرکنم؟” من همیشه این جواب را به آنها میدهم ” توی درست کردن (تعمیر) خوب باشید” پس تعمیر چیست؟ عمل عقب کشیدن خود در زمان قطع ارتباط است، پذیرفتن مسئولیت رفتار خود است، و تشخیص بدهید که چه تاثیری روی فرد مقابل شما داشت و من میخواهم تاکید کنم که بین تعمیر و عذرخواهی تفاوتی وجود دارد.”” باور کنید این حتی کاربردش در زندگی فردی ما نیز میتواند مفید باشد. به شکلی که میتوانیم ابتدا با کارکردن روی خودمان شروع کنیم.
متن سخنرانی دکتر بکی کندی از مهمترین اصل فرزندپروری
یک نظرسنجی سریع. اگر در زندگیت توی رابطه ای هستی دستت رو ببر بالا. اگر براتون ارشمنده خوبه، حدس میزدم اما همیشه خوبه که فرضیاتمون رو تایید کنیم. این را هم می گویم، در حالی که امروز قرار است روی روابط والدین و فرزندان تمرکز کنیم. لطفا این را هم بدانید، هر چیزی که قرار است اینجا بگویم در هر رابطهی ارزشمندی قابل بکارگیری است. پس با در نظر گرفتن این موضوع بیایید شروع کنیم. یکشنبه شب است و من در آشپزخانهام هستم. مرغ تازهای را برای خانواده پخته و آماده کردهام، من در همان لحظه عصبی هستم.
یعنی خسته شدهام و خوب نخوابیدهام، مشتاقانه منتظر اتمام هفتهی کاریم بودهام. قراراست چی بشه، غرق در افکارم هستم، لیست کارهایی که تمام نشدهاست. بعد پسرم وارد آشپزخانه میشه و به میز نگاه کرده و کله میکنه، میگه “دوباره مرغ” ،،،، “بی ارزش”. (به نوعی به معنی مزخرف، درخت یا بی خاصیت میتونه باشه). بعد من از ناراحتی منفجر شدم، نگاش میکنم و با فریاد بهش میگم: “موضوع چیه؟ نمیتونی توی زندگیت شکرگزار یه چیز باشی؟” از آنجا به بعد همه چی بد و بدتر شد، رو به من داد میزنه “ازت متنفرم”. از آشپزخانه میدوه بیرون و میره توی اتاقش در رو هم محکم میبندد.
مهمترین اتفاق در این گفتگوی درونی برای والدین
حالا نفرت من از خودم شروع میشه و رو به خودم میگم ” چه بلایی سرم اومده”. ” من حال پسرم رو برای همیشه خراب کردم”. خوب اگر پدر یا مادر هستید، حتما شما هم چنین دردهایی را حس کردهاید؟ برای من با اضافهشدن یک حس شرمندگی همراه است. منظورم اینست که من یک روانشناس بالینی هستم و تخصص من کمک به مردم و والدینی هست که دنبال بهبود خود هستند. با این حال اینم درستهکه، چیزی بنام پدریامادر کامل وجود ندارد. همراه با کار والدگری اشتباهات و کشمکشهاست. اما هیچ کس به شما نمیگوید چه کاری را انجام بدید، جلوتر بریم … آیا وانمود می کنیم که این اتفاقات هرگز رخ نداده است؟ یا اگر بخواهم چیزی بگوییم کلمات درست واقعا چی هستند؟
خوب برای سالها به عنوان یک روانشناس بالینی در مطب خصوصیم پشت سرهم مشتری دیدم که با این سؤال درگیرند. و حالا به عنوان یک فرد دارای پلتفرم محتوایی و اجتماعی برای والدین به نام “درون خوب” من میلیونها پدرومادر در کنار می بینم که با این مشکل روبرو هستند. همه پدرومادرها فریاد می زنند، هیچ کس نمیداند بعد از این باید چکار کند. من مصمم هستم برای پر کردن این خلاء، بعد از این همه، تقریبا هیچ چیز درونی در روابط بین فردی وجود ندارد. که هم بتواند اثرگذار باشد و هم بتواند درستش کند.
اصل مهم در فرزندپروری و راهنمایی امیدبخش برای والدین
وقتی یکی از والدین از من میپرسد” من باید روی کدام استراتژی فرزندپروری باید تمرکنم؟” من همیشه این جواب را به آنها میدهم ” توی درست کردن (تعمیر) خوب باشید”. پس تعمیر چیست؟ عمل عقب کشیدن خود در زمان قطع ارتباط است. پذیرفتن مسئولیت رفتار خود است،و تشخیص بدهید که چه تاثیری روی فرد مقابل شما داشت. من میخواهم تاکید کنم که بین تعمیر و عذرخواهی تفاوتی وجود دارد. زیرا زمانیست که بارها یک گفتگو با عذرخواهی به پایان میرسد. مثل ” هی ببخشید که سرت داد زدم حالا میتونیم ادامه بدیم؟” راه خوبی برای تعمیر (درست کردن مسئله) باز میکند. و اگر شروع میکنید به فکرکردن در مورد اینکه، خوب بودن در تعمیر یعنی چه؟
حقیقتهای زیادی از امید و امکانات وجود دارند که فرض میکنیم تعمیر بدرستی اتفاق افتادهاست، اما بدان که آنجا حتما گند زدی! یا اینکه انتظار کسی را برآوردهنکردید. به این معنی که دفعهی بعد اگر با پسرم، همسرم یا همکارانم قهر میکنم، بجای سرزنش خودم مثل زمانی که در آشپزخانه بودم، و سعی میکنم بیاد بیاورم و تمرکز کنم بر تعمیر خوببودن. که اولین قدم جدایی است، بگویم “من میتوانم این را خط بزنم، من عالی بودم”. این دومین مرحلهی تعمیر است، من میتوانم انجامش دهم. حقیقت اینست که من در راه درستی قرار دارم. پس بیایید به مثال خودم برگردم. من در آشپزخانه هستم و پسرم نیز در فکر غذای خودش. من اگر این اتاق را تعمیر نکنم چه اتفاقی میافتد؟ درک این موضوع بسیار مهم است. به ما کمک میکند در مورد کاری که انجام میدهیم چه تصمیمی بگیریم.
حقایقی که پشت مهمترین اصل فرزندپروری روشن میشود.
خب اینها حقایق هستند. پسرم تنهاست و غرق در افکار خودش در حس غم و اندوهمی باشد. بیاید صادق باشیم، در نظر او مادرش فقط تبدیل به یک مادر ترسناک شد. حالا او دنبال راهی هست تا احساس امنیت و مراقبت کند. اگر به او کمک نکنم تا همچین احساسی پیدا کند. او باید به یکی از مکانیسمهای دفاعی خود که در اختیار دارد دست بزند. خود را سرزنش میکند و سرزنش کردنش هم به اینصورت است. ” هیچ چیز برایم درست نیست.” من نمیگویم این را دوست داشته باشیدکه: ” من این اتفاقات بد را میسازم.” شاید ورنالد فیربرن وقتی برای بچهها مینوشت این را به بهترین نحو بیان کرده باشد: ” زندگی کردن در دنیای ناامنی که توسط خدا اداره میشود، بهتر از زندگی کردن در دنیای امنی است که توسط شیطان حکومت میشود.”
واقعا این عبارت با موضوعی که گفتم سازگار است. برای اینکه کودک درونی ما کُند، شرور و خطاکار میشود و حداقل بخاطر همین است که میخواهیم اینرو ثابت کنیم. پدرومادرش و محیط خانواده جای امن و خوبی برایش هستند. در حالی که خودسرزنشی در کودکی برای ما کار میکرد. حالا هم می بینیم که چطور در بزرگسالی هم دارد کار میکند. “من آدم درستی نیستم، من باعث اتفاقات بد میشوم.” ” قرار نیست کسی من را دوست داشته باشد” اینها ترسهای اصلی بسیاری از بزرگسالان است. اما در حقیقت همانطور که می بینید داستانهای واقعی کودکی ما هستند. همان حوادث ناراحتکنندهای هستند که در کودکی برای خودمان نوشتیم و تعمیر نشدند.
دست از سرزش بردار و درس بگیر
علاوهبراین بزرگسالان زمانی که خود را سرزنش میکنند، افسرده، مضطرب و آسیبپذیرند. احساس بی ارزشی عمیق می کنند و هیچ کدام از اینها را برای فرزندان خود نمی خواهیم. ما میتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. به این معنی هم نیست که باید کامل باشیم. وقتی در حالت تعمیر قرار میگیرید شما از حدف داستانهای سرزنش کنندهی کودکیتون فراتر میروید. شما فرصت دارید تا همه عواملی که در ابتدا نمی دیدید، را ثبت کنید. عواملی مثل امنیت، ارتباط، همکاری، عشق و خوبی (مهرو محبت). مثل اینه که به یک بچه بگویید: من به شما اجازه نمیدهم این دوره از زندگیت به سرزنشکردن خودت ختم شود. درست است، این دوره چنین نداهای دورنی خواهد داشت،
اما من میتوانم به شما این اطمینان را بدهم که این دوره پایان متفاوتی خواهد داشت. بنابراین درسی که گرفتیم متفاوت است با این روش و موضوع. ما میدانیم که وقایع همانطوری که اتفاق افتادهاست. در حافظه ذخیره میشود و هربار که موضوع رخ میدهد با مسئلهی قبلی ما ترکیب میشود. به همین دلیل است که درمان کمک میکند، درست است؟ وقتی تجربیات دردناک گذشتهتان را به یاد می آورید، و شما در تجربهی یک رابطه امنتر و متداوم قرار میگیرید، داستان شما تغییر میکند. سپس خودِ شما تغییر میکنید. با تعمیرکردن بطور موثری گذشتهی خود را تغییر میدهیم.
دو قدم اصولی با تغییر داستان به نفع والدین و نوجوانان
بیاید یک داستان بهتری بنیوسیم، بیایید یادبگیریم که چطور تغییر کنیم؟ اولین قدم اینست که خودتان را تعمیر کنید. اینطور است که شما نمیتوانید دلسوز فردی باشید یا از دورن کسی را درک کنید تا زمانیکه به آن ویژگیهای درونی خودتون دسترسی نداشته باشید. خودت را با تشخیص هویتت بهبود بده اینکه کی هستی. با این کاری که الان کردی، با کاری که میتونی انجام هید. در این مورد به خودم گفتم که دو چیز درست است. از رفتار اخیرم راضی نیستم. این رفتارم نیز منِ جدیدم را تعریف نمیکند. با وجود اینکه از نظر بیرونی مشکل دارم ولی هنوز میتوانم درونی خوب باشم. حالا میتوانم شروع کنم. ببینم من از نظر هویت مادربودن خوبم، درست است که روزهای سختی از نظر رفتاری و اخلاقی داشتم. ولی اینها نمیتواند مرا از مسئولیتم معاف کند.
این دقیقا چیزی است که مرا متعهد به تغییر میکند. نظر به اینکه ثابت شد میتوانم در تغییر رفتارم کنترل داشته باشم پس واقعا میتوانم از تواناییم بهتر استفاده کنم. بنابراین به فکر میافتم که دفعه بعد چطور متفاوتتر رفتار کنم. اوه، پس حالا میتوانم از تواناییم استفاده کنم و بروم رابطهام را با پسرم درست کنم.
مرحلهی دوم: کودک درون خود را مرمت (اصلاح) کنید. هیچ فرمول دقیقی وجود ندارد. من بیشتر به این سه کار فکر میکنم. ببینید چه اتفاقی افتادهاست. بپذیرید که چه مسئولیتی(پدریامادربودن) دارید. بگو دفعه بعد چکار متفاوتی خواهی کرد؟ ممکن است چیزی شبیه به این باشه: “سلام، مدام دارم به اتفاقی آن شب در آشپزخانه افتاد فکر میکنم، ببخشید که داد زدم. من مطمئنم باید احساس بدی داشته باشد. تقصر تو نبود. حتی وقتی حالم خوب نیست هم سعی میکنم آرام باشم.” یک مداخلهی 15 ثانیهای میتواند تاثیر مدامالعمر در زندگی داشتهباشد.
اتفاق مهم در تغییر الگوی فرزندپروری
من سرزنش کردن پسرم را جایگزین ایجاد فضای اعتماد به نفس، احساس امنیت و رابطه خوب کردم. این چه پیشرفت چشمگیری بود. برای اینکه در مورد نحوهی تعمیر کمی شفافیت بیشتری به شما بدهد، میخواهم چندنمونه را با شما به اشتراک بگذارم. چیزی که من اسمش میگزارم ” من تعمیر نمیکنم.” چیزهای هستند که بصورت طبیعی برای بسیاری از ما بروز می دهند و من ثبتش کردم. “هی، متاسفم که توی آشپزخانه سرت داد زدم، و اما اگر از شام شکایتی نداشتی این اتفاق نمیافتاد.” آیا براتون اتفاق نیافتادهاست ؟ خوب یا “میدونی باید برای چیزهایی که در زندگیت وجود دارند، شکرگزار باشی. مثل غذای خانگی بنابراین قرار نیست سرم فریاد بزنی.” اینگونه گفتگوها نه تنها به هدف ارتباط مجدد، با شکست روبرو میشوند، بلکه به تو میگویند که پِسرِت باعث شد تو اینطور واکنش نشان دهی.
این سادهلوحانه است و الگویی درست از تنظیم هیجانی که میخواهیم به نسل بعد منتقل کنیم،نیستند. بنابراین بیایید اینطور بگوییم که ما در برابر تعمیرِ “به هر حال تقصیر تو بود” مقاومت کردهو درست عمل نکردهایم. درعوض اگر ارتباط مجدد را در اولویت تعمیر قرار دهیم، چه تاثیری میتواند داشتهباشد؟ فرزندم در بزرگسالی چطور عمل خواهد کرد؟ پسر جوانم در این گیر نمیافتد که اگر اشتباهی کرد خود را سرزنش کند. وقتی فرد دیگری اشتباهی میکند خود را مقصر بداند. پسر جوانم خواهد فهمید که چطور مسئولیت رفتارش را بپذیرد. چون تو با رفتارت به او یاددادی که چطور مسئولیت خودت را بر عهده گرفتی.
شروع به کارکردن روی مهمترین اصل فرزندپروری امروز است
امروز با بهبود عملکرد فرزند خود شروع کنید که ضرورت روابط بزرگسالی آنها بر پایه و اساس همین الگوهاست. علاوهبراین حالا که دوباره با پسرم ارتباط برقرار میکنم، اوضاع بهتر میشود. من میتوانم کاری واقعا تاثیرگذارتر انجام دهم. من توانستم یک مهارتی که در اصل وجود نداشت را به او یاد دهم. واقعا بچهها رفتارشان اینطوری تغییر میدهند. سپس شاید روز بعد من بگویم ” میدونی، قرار نیست همیشه آنچیزی که من برای شام میپزم، دوستش داشتهباشی.” به جای اینکه بگویم: ” تعجب میکنم میتونی بگی این غذا مورد علاقهی من نیست، این خیلی بد است.” الان دارم بهت یاد میدهم که چطور ناامید شدنت را درک کنی(منظورش پسرشِ) و با احترام به دیگران ارتباط موثر برقرار کنی.
اگر این اتفاق برایم نمیافتاد باز به جای واکنش درست او را سرزنش میکردم. این درست همانجایی هست که شما ممکن است هر گونه فکر نگرانی سراغتان بیاید. شاید شما فکر کنید و بگویید: میدونی، احساس میکنم که پسرتون از شما بزرگتر است. یا ” فکر میکنم دیگه خیلی دیر شدهاست.” یا ” من از شما کارهای بدتری در آشپزخانه انجام دادهام.” و یا حتی ” دیگه خیلی دیر شده باشد.” خب، فکر کنم اگر بخواهید چیزی از این صحبت بردارید، اجازه دهید این باشد: خیلی دیر نشدهاست. هیچ وقت دیر نیست. چگونه من اینرا میدانم؟ پیشنهاد میکنم این ویدیو را حتما ببینید ممکن است برایتان مفید باشد.پ
تمرینی اصولی برای درک بهتر مهمترین اصل فرزندپروری
خُب، تصور کنید پس از این موضوع بلافاصله یکی از والدین شما(پدریامادرتان) با شما تماس میگیرد. اگر هیچ کدامشان در قید حیات نباشند و شما در همین لحظه نامهای را پیداکنید و بازش کنید. خُب، اینکار را با من انجامش دهید، اینطور نوشته است: “سلام، من میدونم ممکن است چنین چیزی نباشد. اما من به چیزهای زیادی در مورد دوران کودکی شما فکر کردهام. من فکر میکنم لحظات زیادی وجود داشتهاست که باعث شود تو احساس خیلی بدی داشته باشید. این احساس حق تو نبودهاست، اون لحظهها تقصیر تو نبود. لحظاتی بودند که سختیهایی داشتم و اگر میتوانستم به عقب برگردم، یک قدم کنار میکشیدم تا اوضاع آرام شود. بعد برای کمک به تو با هر مشکلی که داشتی دنبالت میگشتم، متاسفم.
اگر در جایی هستی که میتوانی از برخی از آن لحظات حرف بزنی، من هستم که به تو گوش دهم. من برای پاسخدادن به تو گوش نمیدهم بله گوش میکنم تا درکت کنم. دوستت دارم.” من بزرگسالان زیادی که واکنش احساسی به این تمرین نداشتهباشند را سراغ ندارم. اغلب میشنوم که میگویند، “چرا دارم گریه میکنم؟” یا “هی این همهچیز را تغییر نمیدهد.” اما چرا میتواند برخی چیزهارا تغییر دهد. خوب، قطعا این تخصص من است و ممکن است منطقی نباشد، اما چیزیست که من از آن مطمئنم. اگر فرزند دارید، آن فرزند از تو کوچکتر است. همیشه درست است. سرگذشت زندگی او از تو کوتاهتر است و برای ویرایش بسیار مناسب (مستعدتر) است، پس اگر تمرین خیالی روی تو تاثیر داشت، تصور کنید چه تاثیری روی تعمیر زندگی فرزند شما خواهد داشت. شما آن را می بینید؟ بهت گفتم هیچ وقت دیر نیست. متشکرم.
آیا این میتواند بهترین و ومهترین اصل فرزندپروری باشد؟
همانطور که در ابتدای مطلب گفتم، موضوعات بسیار زیادی برای درک مهمترین اصل فرزندپروری ممکن است، باشد. شاید هم به نظرتان راهکاری ساده به نظر بیاید ولی، واقعا عملیکردن آن بسیار سخت است. نیاز به تمرین و ممارست بسیار دارد. این ویدیو را من خودم چندبار دیدم تا به درک درستی از مهمترین اصل فرزندپروری که در آن است پی ببرم. در ابتدا فرضم براین بود که مگر چنین کاری برای والدین امکانپذیر است؟ آیا در هر شرایطی میشود چنین عملکردی داست؟ اما با چندباردیدن فهمیدم میشود. میتوان اجراش کرد. پیشنهادی هم که برای شما دارم این است که حتما چندبار ویدیو رو ببینید. نکات مهمش حتی تمرین آن را جدی بگیرید. در پایان ممنون میشویم برای بهبود کار ما در کوچینگ والدین و نوجوانان حتما نظرتان را بنویسید.
دیدگاهتان را بنویسید