شیب: خلاصه کتاب شیب

شیب:

شیب:کتاب توسط سیت گودین نوشته شده است. این کتاب به ما کمک می کند که چه موقع کار خود را ول کنید و یا چه موقع به کار خود بچسبید.  با این که کتابی کوچک به حساب می آید ولی دارای مضمونی بسیار مفید و تاثیر گذار است.

در ابتدای کتاب ضرب المثلی را عنوان می کند ” برنده ها کار را ول می کنند و کسانی که کار راول می کنند برنده می شوند” که این مطلب را بی اساس می انگارد و این طور بیان می کند که برنده ها می توانند به سرعت از بن بست بگریزند و تمرکز و انگیزه اشان را روی چیزی گذارند که ارزش دارد. برنده ها سریع کار را ول می کنند، زیاد هم این کار را می کنند بدون این که احساس پشیمانی کنند تا اینکه متعهد شوند از یک شیب درست به دلایل در درست عبور کنند. در واقع برندگان در جستجوی شیب هستند.

 

 

بهترین بودن در جهان، جداً دست کم گرفته شده است.

  • کم کم دارم نا امید می شوم: اغلب مردم کارشان را ول می کنند. اما این کار ار به صورت موفقیت آمیز انجام نمی دهند.در واقع بسیاری از کسب و کارها و مراکز تجاری از ول کنندگان کار سود می برند. موفقیت ازآن اقلیت کوچکی است که اولاً کمی بیشتر از اکثریت مردم پافشاری می کنند و دوام می آورند . دوماً جسارت ول کردن سریع و تمرکز روی کار جدید را دارند
  • بهترین در جهان:هانا اسمیت زن بسیار خوش شانسی است. او در یک سال چهل و دو هزار فارغ التحصیل در رشته حقوق در آمریکا را پذیرفت. اما فقط سی و هفت نفر قول شدند. نکاتی که او را خوش شانس می توان تصور کرد. اولا که او زنی باهوش و هدفمند بود دوما از آنهمه دانشجو فقط سی و هفت نفر فقط قبول شدن که خیلی از این ها هم در جایی از کار شغل خود را ول کردند.البته خود هانا یکی از ول کنندگان کار بود اما نه این شغل.
  • ارزش باور نکردنی بهترین بودن در جهان: فرهنگ ما سوپر استارها را تحسین می کند. ما برای بهترین کالا، بهترین آهنگ، بهترین سازمان و یا بهترین کارمند ارزش خاصی قائلیم.همیشه بهترین ها در صدر قرار دارند و به آن قانون زیف می گویند که همیشه برندگان به این دلیل پاداش می گیرند چون بازار بزرگ برندگان را دوست دارد.مثل بستنی وانیلی در بین تمام بستنی ها.
  • دلیل این که بهترین بودن این اندازه مهم است: مردم وقت زیادی ندارند و نمی خواهند که زیاد هم ریسک کنند. وقتی زمان کافی برای آزمون و خطا نداشته باشیم، آگاهانه انتخاب هایمان را به بهترین ها در بالای جدول محدود می کنیم.
  • دلیل این که بهترین بودن این اندازه مهم است: چون آن بالا بودن تنها برای عده محدودی جا دارد. کمبود است که بهترین بودن را چنینی ارزش می بخشدو کمبود ناشی از مشکلات و موانعی هست که بازار و جامعه به وجود می آورد.
  • بهترین در جهان؟: هر کسی که بخواهد شمار ار استخدام کند، از شما خرید کند، شما را به جایی معرفی کند، به شما رای دهد و یا همان کاری بکند که شما از او خواسته اید، اول با خودش فکر می کند که آیا شما بهترین گزینه هستید یا خیر؟ بهترین به این معنا است گه بر اساس باور و آگاهی آن ها، همین الان برای آن ها بهترین باشید. و بهترین در جهان یعنی جهان آنها، جهانی که آنها به آن دسترسی دارند.
  • مسئله بی نهایت: مشکل بی نهایت این است که نهایت ندارد. و تقریباً در هر بازاری تعداد انتخاب های موجود به بی نهایت نزدیک می شود.مرم با بی نهایت وحشت می کنندو گاهی اصلا چیزی نمی خرند.
  • آیا این بهترین کاری است که می توانید انجام دهید؟: دلیل این که شرکت های بزرگ هنگام ورود به بازارهای جدید همیشه شکست می خورند این است که می خواهند حدّ وسط را بگیرند.آنها فکر می کنند حالا که شرکت بزرگی هستند می توانند حدّ وسط باشند.شکست می خورند چون نمی دانند چه وقت باید کارشان را ول کنند و چه وقت نباید در جا بزنند.
  • بزرگترین اشتباهی که در مدرسه مرتکب شدند:تقرباً تما چیزهایی که در مدرسه در مورد زندگی یاد گرفته اید اشتباه است، اما از همه اشتباه تر این توصیه است: رمز موفقیت جامع الاطراف بودن است. در مدرسه به بچه ها می گوییم وقتی به یک مسئله خیلی سخت برخوردند، آن را کنار گذاشته و روی چیز دیگری تمرکز کنند. تا زمانی که شاخه های پایین درخت میوه دارد، چه نیازی به بالا رفتن از درخت است.
  • جادوی فکر ول کردن کار و منحنی ها: ول کردنِ تاکتیکیِ کار رمز سازمان ها است. ول کردنِ منعلانه و ول کردنِ متوالی سمّ مهلک برای کسانی است که واقعاً تلاش می کنند. دو منحنی وجود دارد که تقریباً همه موقعیت هایی را که شما در مسیر رسیدن به هدف تان با آن ها مواجه می شوید توضیح می دهند. نخستین گام در دستیابی به خواسته خود فهم انواع موقعیت های مختلفی است که شما را به ول کردن کار سوق می دهند- یا باعث می شوند که کار را ول کنید.
  • منحنی اول شیب است شیب مسیر طولانی بین شروع کردن و تسلط یافتن است و یا مجموعه ای از حفاظ های ساختگی که برای بیرون نگه داشتن شما کنار گذاشته شده است.کمبود راز ارزش است . اگر شیب نبود ارزش هم نبود. وقتی با قدرت با شیب برخورد می کنید دیگر وجود نخواهد داشت.منحنی دو بن بست . بن بست شما را از انجام یک کار دیگر باز می دارد.
  • منحنی سوم پرتگاه اماّ نادر و ترسناک مانند سیگار کشیدن در طی سالهای متمادی که ترک کردن آن سخت و سیگاری را به کام مرگ خواهد کشاند.
  • اگر ارزش انجام دادن داشته باشد، احتمالاً شیبی در راه است:شیب باعث کمیابی ارزش می شود و کمیابی ارزش می آفریند.
  • بن بست و پرتگاه دو منحنی هستند که به شکست منتهی می شود: اگر خود را در یکی از این موقعیت ها یافتید، هر چه سریع تر ار آن خارج شوید نه فقط زود بلکه همین حالا. بزرگترین مانع موفقیت در زندگی ناتوانی ما در ول کردن سریع این منحنی هاست.
  • شیب آن جایی است که موفقیت رخ می دهد: شیب رمز موفقیت شماست. آنهایی که که خود را برای عبور از شیب آماده می کنند همان ها هستند که به بهترینها در جهان تبدیل می شوند. شجاعانه ترین کار این است که تحمل کنید و تا آخرش بروید و از همه مزایای کمیابی بهرمند شوید. عاقلانه ترین کار این است که زحمت شروع کار را به خود ندهید چون به احتمال زیاد شیب را تحمل نخواهید کرد. اما احمقانه ترین کار شروع آم کار است که در اوائل تلاش خود را می کنید، وقت و هزینه صرف می کنید و دقیقاً در میانه راه ول می کنید.
  • آنچه بوچ و جک می دانستند: بوچ فراری بود که راه سخت تپه ها را برای فرار انتخاب کرد که هیچ کس نمی توانست آن ها را دستگیر کند الا ماموران پلیس اطلاعاتی پینکرتون. شجاعت این گروه توانست با عبور از شیب ها بوچ را دستگیر کنند. جک ولش هنگامی که دوباره شرکت جنرال الکتریک را راه انداخت، سهام یک میلیارد دلاری خود را فروخت تا تمرکز وانرژی خود را صرف بالا بردن شرکت خود کند.
  • در مورد باد.: باد سواری ورزش بسیار پیچیده ای است که فقط باد سوار می تواند با تکنیک تغییر مسیر باد را کنترل کند. در واقع در هر بخش سازمان، مشکلات بادی مخصوص به خود را دارد.هر دفعه که وسوسه شدید با یک مشتری بی ادب یا یک سازمان یا یک موتور جستجوی ناکارآمد برخورد جدی بکنید، بداتید که این تعامل ناموفق بهترین اتفاق زندگی شما بوده است. بدون انجام چنین کاری شما به آسانی قابل جایگزین خواهید بود. بدانید که شیب بهترین دوست شماست.
  • دلیلی که ما اینجا هستیم : به دلیل شیب هست که شما این جا هستید. تنها زمانی می توانید به آنچه لایقش هستید برسید که از اشتیاق به سمت شیب بروید و همچون فرصت به آن بنگرید چون واقعاً یک فرصت است.
  • دروغ تنوع : آنچه دراکوب انجام می دهد نوک زدن به درختان است، مدام از درختی به درخت دیگر می پرد و آن چیزی که می خواهد را بدست نمی آورد در حالی که اگر روی یک درخت نوک های بیشتری بزند خوراکی را پیدا خواهد کرد. آدم های وسواس و سخت گیر به موفقیت واقعی دست پیدا می کنند و با تمرکز به شیب را پشت سر می گذارند. اغلب افراد می ترسند که کارشان را ول کنند و خیلی راحت به معمولی بودن اکتفا می کنند. در بعضی مواقع هم از افرادی عصبانی هستم که وقت شان را برای عبور از یک شیب تلف می کنند و نمی دانند که این شیب چنان عمیق و دشوار است که با منابع در دسترس آنها قابل عبور نیست.
  • طرز فکر سوپر استارها : سوپر استارها به این دلیل به خواسته هایشان می رسند چون مهارت های منحصر به فردی دارند. آنها به این دلیل چنین سهم نا عادلانه ای از درآمد، احترام و فرصت ها را به خود اختصاص می دهند چون مشتریان و کارفرمایانی که به دنبال بهترین ها هستند، تعداد انتخاب هایشان کم است.اگر می خواهید سوپر استار شوید باید حوزه ای را انتخاب کنید که شیب تندی داشته باشد. این شیب باید مانعی باشد برای آنهایی که می خواهند وارد این حوزه می شوند و ـنهایی که موفق می شوند.
  • هفت دلیلِ شکست احتمالی شما در بهترین شدن در جهان :

 

  • پولتان ته کشیده باشد، کارتان را ول کنید.
  • وقت نداشته باشید، کارتان را ول کنید.
  • بترسید و کار را ول کنید
  • در مورد آن زیاد جدی نباشید و کار را ول کنید.

و سه مورد دیگر که به علاقه، تمرکز و انتخاب غلط ما برمی گردد.

 

 

  • هشت منحنی شیب : شیب تولید،فروش، تحصیل، ریسک، ذهنی، شیب من و شیب توزیع. پیش بینی منحنی چنین است که، کارآفرینان خوشبین و کارکنانی که با خوش خیالی وارد یک حرفه جدی و سخت می شوند و کاملاً برای روبرو شدن با شیب پیش رو آماده نیستند در خطر ساختن یک شاتل فضایی دیگر هستند.
  • دره مرگ : هر رقیبی هدفش این است: چنان شیب عمیق و طولانی ایجاد کند که رقبای نوظهور نتوانند خودشان را به آنها برسانند. مانند مایکروسافت با ساختن نرم افزارهای ورد و اکسل یا اپل با ساخت آیپد و آیفون
  • فرصت بزرگ : اگر بتوانید از شیب عبور کنید، اگر بتوانید به پیشرفت خود ادامه دهید، در حالی که سیستم از شما می خواهد که کارتان را ول کنید، دستاوردهای شگفت انگیزی خواهید داشت.
  • مواجهه با شیب: بازاریابهایی که به منفعتی رسیده اند همان هایی هستند که کارشان را ول نکرده اند. آنها رد طی شیب مقاومت می کنند و آن را کامل می کنند. در حالی که دیگران در حال فروش یک محصول یک کیفیت هستند.
  • نقطه مقابل ول کردن کار منتظر ماندن نیست : نقطه مقابل ول کردن کار تمرکز مجدد بر روی کار است. نقطه مقابل ول کردن کار یک استراتژی جان بخش جدید برای بخش بخش کردن مشکل است. شیب انعطاف پذیر است. بستگی به مقدار نیرویی دارد که شما به آن وارد می کنید وسعی کنیم واکنش ما شیب را بهتر کند.
  • هیچ کس در مایل 25 از ماراتن بوستون کنار نمی کشد :افراد با پشتکار و سرسخت قادرند نور آخر تونل را در ذهنشان مجسم کنند، در حالی که دیگران نمی توانند این کار را بکنند. ضمناً افراد اهوش و زرنگ واقع گرا هستندو در جایی که پایان آن نوری نباشد تصویر سازی غیر واقعی نیستند. برندگان به خوبی می دانند که به جان خریدن این رنج از رنج بزرگتر در آینده جلوگیری می کند.

 

اگر قرار نیست که شماره یک شوی پس باید همین حالا کارت را ول کنی.

 

  • ول کردن به مثابه استراتژی ای هوشمندانه : ابتدا سعی کنید به صدای وزِوزِ درون خود گوش نکنید. زمان تغییر شغل دادن قبل از وقتی است که در شغل کنونی ات احساس آسودگی کنی. برو و شغلت را عوض کن.خودت را به چالش بکش. به خودت ترفیع و ارتفا بده . تو این کار را به مهارت هایت و سابقه کاری درخشانت باشد.
  • ول کردن شکست خوردن نیست : اگرتشخیص داده باشید که روی یک تجارت بدون آینده سرمایه گذاری کرده اید. در حالی که می توانید روی چیزهای بهتری سرمایه گذاری کنید، ول کردن کار نه تنها انتخاب عقلانی است، بلکه انتخابی هوشمندانه است.
  • کنار آمدن، بدتری بدیلِ ول کردن است : نتیجه تمام کنار آمدن ها تنها اتلاف انرژی و وقت شما است. اگر فقط می توانید از عهده کارها بربیایید، پس بهتر است که کارتان را ول کنید. ول کردن کاراز کنار آمدن با آن بهتر است، چون دست شما را باز می گذارد تا رد کار دیگری بهترین شوید.
  • هیچ وقت ولش نکن و غرور، دشمن ول کنندگان هوشمند است : هیچ وقت ولش نکن یک نصیحت فوق العاده بدی هست و به جای آن باید می گفتند: هیچ وقت کاری را که پتانسیل موفقیت بزرگی در آن وجود دارد صرفاً به این خاطر که نمی توانی فشار کنونی اش را تحمل کنی ول کن . شهامت ول کردن کار را در خود پرورش دهید، خود را برای شنیدن صدای غرورتان که به شدت خُرد می شود آماده کنید. بعد همه چیز درست می شود. اکر تنها به غرور است که کارتان را ول نمی کنید، اگر این کار هیچ شیبی ندارد که از آن عبور کنید، احتمالاً دارید وقت و هزینه زیادی صرف دفاع از چیزی می کنید که خیلی سریع بهبود می یابد.
  • سه سوالی که باید قبل از ول کردن از خود بپرسید :
  • 1-آیا من وحشت کرده ام
  • 2- می خواهیم روی چه کسی تاثیر بگذارم؟
  • 3- چه پیشرفت سنجش پذیری داشته ام؟ که برای این سوال یک توضیح کوچک می دهم .
  • شغل تنها یک نوع تاکتیک است، مسیری است برای رسیدن به خواسته تان: به محض این که در شغل تان به بن بست رسیدید، عاقلانه ترین کار دست کشیدن از آن شغل و تلاش در بازار بزرگتر است، چون هر روزی که در این شغل باقی بمانید از هدفتان دورتر می شوید.

 

 

در صفحات پایانی کتاب دو مورد خواندنی دیگر بیان شده که می نویسدکه: چه زمانی تصمیم به ول کردن کار بکنید و لاستیک های نرم … شیب تان را مشخص کنید.

بازار بسیار بزرگ و منابع بسیار کم، مساوی است با گرفتار شدن در شیب.

شما خارق العاده اید، کار کنید و پیش بروید.

امیدوارم از مطالعه خلاصه کتاب شیب: خوشتون اومده باشه.

در صورتی که توانستید حتماً کتاب فیزیکی کتاب رو تهیه و مطالعه کنید، کتابی بسیار کاربردی خواهد بود.

اشتراک گذاری:
مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید